بررسی مجموعه کتاب های دنیای پپا :
- داستان های مجموعه کتاب های دنیای پپا ساده، جذاب، پر از تجربیات و آموزش برای کودکان بالای 2.5 سال است.ماجرای داستان ها بر اساس زندگی روزمره کودکان است و در هر جلد یک چالش جدید برای پپا وجود دارد و او سعی در حل کردن آن چالش ها دارد. در ادامه میتوانید در مورد هر جلد بخوانید.
- پپا به تعطیلات میرود – دنیای پپا 1 : تعطیلات شروع شده و پپا و خانوادهاش میخواهند با هواپیما به ایتالیا بروند. در ایتالیا همه چیز آنقدر جالب و دیدنی است که پپا خرسی را جا میگذارد. آیا بلاخره پپا موفق میشود خرسی طفلکی را پیدا کند و با خودش به خانه برگرداند یا نه؟
- پپا عینک میزند – دنیای پپا 2 : پپا مطمئن است که باید مثل دوستش، پدرو کوچولو، عینک بزند. بابای پدرو عینکساز است و پپا و مامان پیش او میروند تا چشمهای پپا را آزمایش کند. دوست داری همراه او به عینکسازی بروی و ببینی آنجا چه اتفاقی برای پپا میافتد؟
- پپا به دندانپزشکی میرود – دنیای پپا 3 : پپا، جورج و آقای دایناسور به دندانپزشکی میروند. این اولین بار است که جورج به دندانپزشکی میرود. برای همین کمی نگران است. فکر میکنی در دندانپزشکی چه اتفاقی برای پپا و جورج آقای دایناسور میافتد؟
- پپا فوتبال بازی میکند – دنیای پپا 4 : پپا، سوزی و جورج با دوستهایشان فوتبال بازی میکنند، اما اگر قرار شود تیم دخترها با تیم پسرها بازی کند چه؟ فکر میکنی کدام گروه برندهی مسابقه میشود؟
- پپا با کامپیوتر بازی میکند – دنیای پپا 5 : مامان امروز با کامپیوتر خانوادگی کار میکند چون یکعالمه کارهای مهم دارد، اما پپا و جورج میخواهند با کامپیوتر بازی کنند. دوست داری با پپا و جورج همراه شوی و ببینی آنها بلاخره موفق میشوند مامان را راضی کنند یا نه؟
- پپا به آکواریوم میرود – دنیای پپا 6 : طلایی، ماهی پپا، غمین است. برای همین پپا نگران اوست و میخواهد برایش یک دوست پیدا کند. میخواهی با پپا و طلایی به آکواریوم بروی و ببینی آنجا پپا میتواند یک دوست خوب برای طلایی پیدا کند یا نه؟
- جورج و اولین روز مهدکودک – دنیای پپا 7 : اولین روزی است که جورج به مهدکودک میرود. پپا فکر میکند جورج خیلی کوچک است و دوست ندارد برادر کوچولویش را با خودش به مهدکودک ببرد. اما وقتی دوستهایش جورج را میبینند، خیلی ذوق میکنند و میگوسند دلشان میخواهد برادری مثل جورج داشته باشند. فکر میکنی پپا دوست دارد جورج باز هم با او به مهدکودک برود؟
- بادکنک جورج – دنیای پپا 8 : پپا و جورج با مامانبزرگ و بابابزرگ در راه خانهی آنها هستند. کمی جلوتر خانم خرگوشه و چرخ بستنیفروشیاش را میبینند. مامانبزرگ میگوید: «موافقید از خانم خرگوشه بستنی بخریم؟» بابابزرگ میگوید: «بله، چه جور هم!
- دایناسور جدید جورج – دنیای پپا 9 : جورج آقای دایناسور را از تمام اسباببازیهایش بیشتر دوست دارد. وقتی دم آقای دایناسور میشکند، جورج خیلی ناراحت میشود. بابا برای جورج یک دایناسور بزرگ جدید به اسم دایناغور میخرد که هم راه میرود و هم حرف میزند و هم آواز میخواند. اما فکر میکنی دایناغور میتواند جای آقای دایناسور را بگیرد؟
- جورج سرما میخورد – دنیای پپا 10 : هوا سرد و بارانی است. جورج بیرون از خانه با پپا بازی میکند، اما دوست ندارد کلاهش را به سرش بگذارد. برای همین سرما میخورد. فکر میکنی دکتر خرس قهوهای میتواند کاری کند تا حال جورج بهتر شود؟
- پپا و مهمانی پرماجرا – دنیای پپا 11 : پپا قرار است برای اولینبتر در زندگیاش شب در خانهی زویی بماند. او و دوستهایش تصمیم گرفتهاند تا دیروقت بیدار بمانند و خوراکی بخورند و خوش بگذرانند. اما بابای زویی مجبور است صبح زود برود سر کار و آنها باید مراقب باشند او را از خواب بیدار نکنند. فکر میکنی پپا و دوستهایش میتوانند هم خوش بگذرانند و هم سروصدا راه نیندازند؟
- جورج و نینی پرسروصدا – دنیای پپا 12 : پپا و خانوادهاش قرار است شب در خانهی عمهجان بخوابند. همه خستهاند و خیلی زود خوابشان میبرد… اما خیلی زود صدای گریهی الکساندر کوچولو همهشان را از خواب میپراند. فکر میکنی کسی میتواند کاری کند تا الکساندر کوچولو بخواید؟
- بهترین مامان دنیا – دنیای پپا 13 : اسم من پپاست و این کتاب دربارهی مامان من است. مامان من خیلی مهربان است و دوست دارد با من و جورج شالاپ! شولوپ! توی چالههای پر گِل بپرد
- بهترین بابای دنیا – دنیای پپا 14 : اسم من پپاست و این کتاب دربارهی بابای من است. بابای من خیلی بامزه است و زیاد میخندد. هاها! هاهاها! مخصوصا وقتی با من و برادر کوچولویم جورج بازی میکند
- بهترین مامانبزرگ دنیا – دنیای پپا 15 : اسم من پپاست و این کتاب دربارهی مامانبزرگ من است. مامانبزرگ من عاشق کلاه، عطر و کیک پختن است. بهبه! اما او بیشتر از همه عاشق من و برادرم کوچولویم جورج است.
- بهترین بابابزرگ دنیا – دنیای پپا 16 : اسم من پپاست و این کتاب دربارهی بابابزرگ من است. بابابزرگ من عاشق باغبانی و ساختن و تعمیر کردن است. تق! تق! اما او بیشتر از همه عاشق بازی کردن با من و برادرم کوچولویم جورج است
- بهترین دوست پپا – دنیای پپا 17 : پپا و سوزی همیشه بهترین دوست هم بودهاند و خواهند بود! یک روز مامان پپا برای او و سوزی تعریف میکند که آنها از چندماهگی با هم دوست بودهاند. پپا باورش نمیشود که زمانی نینیکوچولو بودهاند. یعنی چه شکلی با هم دوست شدهاند و چه جوری با هم بازی میکردهاند؟
- پپا مهربان است – دنیای پپا 18 : پپا خیلی دوست دارد به شما نشان دهد که چقدر مهربان است! پس کتاب را بخوانید تا ببینید او چقدر با خانواده و دوستهایش مهربان است. او موقع تماشای تلویزیون، میگذارد جورج هر برنامهای را که دوست دارد ببیند وبه مامانبزرگ و بابابزرگ کمک میکند تا به گلها آب بدهند.
- پپا به فضا میرود – دنیای پپا 19 : پپا، جورج، فیلیپ، مامان و بابا به موزه میروند تا چیزهای زیادی دربارهی فضا یاد بگیرند. بازدید آنها از موزه مثل سفری راستراستکی به سیارهها و کرهی ماه است. دوست داری با پپا همراه شوی و به کرهی ماه بروی؟ پس زود باش که چیزی نمانده سفینهی فضایی پرتاب شود.
- پپا نمیداند چهکاره شود! – دنیای پپا 20 : پپا و دوستهایش میخواهند تصمیم بگیرند در آینده چه شغلی را انتخاب کنند. امیلی میخواهد معلم شود و سوزی دوست دارد پزشک شود. اما پپا هنوز نمیداند به چه شغلی علاقه دارد…
- پپا و ماجراجویی در روز پاییزی – دنیای پپا 21 : یک روز قشنگ پاییزی است، روزی معرکه برای بازی در پارک و بالا و پایین پریدن روی یکعالمه برگهای خشخشی و رنگیرنگی! تو هم اگر میخواهی با پپا بازی کنی، زود باش شال و کلاهت را بردار و همراه با او و خانوادهاش از یک روز هیجانانگیز پاییزی لذت ببر!
- جورج و همبازی جدید – دنیای پپا 22 : جورج اسباببازی دایناسورش را خیلی دوست دارد، ریچارد هم همینطور. توی زمین بازی آنها نمیخواهند اسباببازیهایشان را به هم بدهند و دوتایی با آنها بازی کنند. فکر میکنی پپا و ربکا خرگوشه موفق میشوند به برادرهایشان یاد بدهند با مهربانی با هم بازی کنند؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.