بررسی کتاب دستی که بوسه می زند :
- آغاز مدرسه در جنگل است اما چستر راکون نمی خواهد به مدرسه برود. مادرش رازی خانوادگی را به او می گوید تا اضطراب فرزندش را کم کند. راکون کوچولو از محبت همیشگی مادرس قوت قلب می گیرد.
- راکون کوچولو در جنگل ایستاده بود و گریه میکرد. او به مادرش گفت: «نمیخواهم به مدرسه بروم. میخواهم در خانه پیش تو بمانم. میخواهم با دوستان و اسباببازیهایم بازی کنم. کتابهایم را بخوانم و روی تاب خودم تاب بازی کنم…
- داستانی است برای همهی کودکانی که با موقعیتهای دشوار و ناخوشایند روبهرو میشوند و همچنین خطاب به کودک درون هر یک از ماست که گاهی نیاز به قوت قلب دوباره دارد. این کتاب حتی به بزرگسالان نگران نیز قوت قلب می دهد. در این کتاب هر کس که به کودکان توجه دارد، از جمله پدر و مادر، با شیوه ای ماندگار آشنا می شود تا پیام مورد نیاز همه ی ما یعنی «دوست داشتن و دوست داشته شدن» را بر زبان بیاورد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.